قرآن كريم و گريه و عزاداري براي سيدالشهداء(ع)
نوشته شده توسط : سرباز كوچك ولايت

درمقاله حاضر نويسنده به تشريح گريه هاي با فضيلت از جمله گريه بر امام حسين(ع) پرداخته و موضوع گريه از نگاه قرآن را بررسي كرده است كه اينك آن را با هم از نظر مي گذرانيم:
عزاي جن و انس بر حسين(ع)
داستان ذبح شدن سالار شهيدان در صحراي كربلا از چنان عظمتي برخوردار است كه تمام پيامبران پيشين را به سوگ خود نشانده است. خاتم الانبياء پيامبراعظم(ص) نيز از لحظه اي كه قنداقه حسين(ع) را به دستان مباركش دادند تا پايان عمر شريفش بارها و بارها بر پاره تنش گريست. فاطمه زهرا سيده زنان عالميان نيز از زماني كه نويد داشتن فرزندي به نام حسين را از پدرگراميش و نيز صداي «اناالمظلوم» حسينش را در رحم شنيد، بر مظلومي او اشك باريد. ملائكه مقرب و امامان معصوم نيز بر آن حضرت اشك ريخته اند. امام سجاد(ع) تا آخر عمر شريفش چشم از گريه براي مظلومي پدر و خاندانش برنداشت، هر آب و غذايي كه درپيش رو مي نهادند، اشك مي ريخت. هر گوسفندي را كه ذبح مي كردند مي گريست و مي فرمود: آبش دهيد. امام صادق(ع) با ورود ماه محرم خنده و تبسم بر لبان مباركش نمي نشست. امام زمان مهدي موعود (عج) نيز بر جدش اشك مي ريزد و مي فرمايد: «يا جداه در مصيبت تو صبح و شام ندبه مي كنم و به جاي اشك خون مي گريم؛ «فلاندبنك صباحا و مساء ولابكين عليك بدل الدموع دما» (بحارالانوار/ 98/237 و 320)
آري مومنان از جن و انس نيز كه پيرو راستين انبياء و ائمه(ع) هستند، علاوه بر دهه عاشورا در هر مجلسي كه ذكر مصايب آن حضرت مي شود، به نوحه سرايي و روضه خواني پرداخته و چشمان خود را با درهاي بهشتي گريه بر سالار شهيدان(ع) زينت مي بخشند و ياد مصيبت هاي آن كوه صبر و استقامت را هميشه زنده نگه مي دارند و با گلاب اشك، زنگار از دل مي زدايند و از منظري ديگر درخت اسلام را با آب ديدگان آبياري و مزرعه دين را از گزند خشكسالي و قحط معنويت، پاسداري مي كنند. از زاويه اي ديگر مي توان گفت اين عزاداران حسيني بر محروميت خود از فيض فوز در ركاب دوست با آه و ناله و به زبان حال و قال مي گويند: «يا ليتني كنت معك فافوز فوزا عظيما» (بحارالانوار/ 98/ 184)
البته آسمان و زمين، كوه و صحرا، خشكي و دريا و جماد و نبات نيز به شهادت تأويل كتاب و تصريح سنت، از اين قافله سعادت، عقب نمانده و چهل شبانه روز بر شهيد بي كفن كربلا گريستند، چنان كه بر سر بريده در تشت يحياي زكريا اشك ريختند. (همان/ 13/104)
نگهبان اشك خود باشيم
اقتضاي طبيعت آدمي اين است كه گاه مي خندد و گاه گريه مي كند. خنده و گريه دو نعمت خدادادي است كه در وجود هر انساني به وديعت نهاده شده است؛ «و انه هو اضحك و ابكي» (نجم/43) لكن عملكرد انسان ها نسبت به اين دو نعمت الهي همچون ديگر نعمت ها، متفاوت بوده و هست؛ عده اي راه گم كرده، دل در گرو دنيا دارند و با روكردن دنيا و لهو و لعب، خنده هاي مستانه تا بناگوششان هويدا مي شود و با پشت كردن آن، بند دلشان پاره شده و اشك بر دامن مي ريزند، چنان كه گويا سدي بر دامن كوه شكسته، حال آن كه خداي سبحان چنين وابستگي و دلدادگي و مباهات به دنيا و مفاخر ومظاهر آن را تكبر و تخيل مي داند و اين نابساماني عملي، روحي و رواني را مذمت مي كند.»
براي آنچه از دست داده ايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دل بسته و شادمان نباشيد و خداوند هيچ متكبر و فخرفروشي را دوست ندارد. (حديد/23) و اميرمؤمنان(ع) نيز تمام زهد را دربين اين دو كلمه يعني عدم تأسف بر آنچه دست رفته از شادماني مستانه از آنچه به دست آمده، معرفي مي كند:«الزهد كله بين كلمتين من القرآن قال الله سبحانه لكيلا تاسوا علي ما فاتكم و لاتفرحوا بما آتاكم و من لم ياس علي الماضي ولم يفرح بالاتي فقد اخذ الزهد بطرفيه» (نهج البلاغه/ قصار439)
ازسوي ديگر عده اي كه هميشه قدردان و شكرگزار نعمت هاي خدا و دلسوز عاقبت خويش اند و نگهبان اشك خود هستند و به هر روي نمي گريند؛ مي سوزند و مي نالند اما نه از آن رو كه دنيا از آنان دل بريده بلكه بدان سبب كه دست ظلم به سوي عزيزشان گشوده شده؛ چنان كه يعقوب از فراق يوسف مي گريست تا آن جا كه ديدگان خود را نيز فدا كرد؛«قال يا أسفي علي يوسف و ابيضت عيناه من الحزن» (يوسف/84)
اينان نگهبان در ديدگان شان هستند و از هدر رفتن اين نعمت بزرگ پرهيز نموده و آن را ارزان نمي فروشند؛ مواظب اند كه به بهايي كم تر از بهشت و رضوان الهي نفروشند، از اين رو با صاحب الزمان هم نوا شده و در سلك عزاداران حسيني در آمده و بدين طريق با جهت دادن به اين عصاره وجود خويش، اصالت و صداقت ايماني خود و نيز محبت سالار شهيدان را به اثبات رسانده و چشم اميد به درگاه او مي دوزند و البته پاداشي عظيم نيز درانتظار آنان است. بي ترديد گريه بر مظلوميت حجت خداوند، عبادتي بزرگ است كه هيچ شائبه ريا و شرك درآن راهبر نيست. لذا اگر فقط يك بار نيز كسي بر مصيبت ولي خدا بگريد، خداوند رحيم، اجر او را برخود حتم نموده است؛ «من بكي او ابكي علي مصابنا و لو واحدا كان اجره علي الله» (بحار/45/ 257)
البته اگر چه هيچ گريه اي از حيث فضيلت به پاي گريه براي اباعبدالله (ع) نمي رسد، لكن گريه با فضيلت، منحصر در آن نيست؛طبق روايات متعدد گريستن از خوف و خشيت خداوند، گريه هنگام تلاوت قرآن و يا ديدن و شنيدن آيات الهي نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است. پيامبران الهي دراين زمينه بهترين الگو هستند كه خداوند متعال آنان را دركتاب جاودانه اش چنين ستوده است:آنها (پيامبران) كساني بودند كه وقتي آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مي شد به خاك مي افتادند، درحالي كه سجده مي كردند و گريان بودند.» (مريم/ 58) همچون آدم (ع) كه از دوري جوار پروردگار خويش مي گريست وحضرت نوح كه در بندگي و راز و نياز خدا نوحه گر بود و حضرت يحيي كه از ترس جهنم اشك ريزان بود.
اين گونه اشك ها كه در برابر عظمت و آيات خداوند جليل ريخته مي شود، نشانه ايمان و فروتني، تواضع، عبوديت و اخلاص بنده خدا و آيتي برحق محوري و شوق مؤمنان به حقايق الهي است:«و هر زمان آياتي را كه برپيامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهاي آنها را مي بيني كه (از شوق) اشك مي ريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافته اند آنها مي گويند:پروردگارا! ايمان آورديم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس» (مائده/ 83)
نتيجه آن كه در آخرت ميوه اين اخلاص خود را مي چينند و به فرموده امام صادق (ع) ايمني از عذاب روز قيامت، پاداش گريه هاي صادقانه است؛ آن حضرت مي فرمايد:« هرچشمي روز قيامت گريان است، مگر سه چشم، چشمي كه از حرام هاي خدا فروبسته شود، چشمي كه در طاعت خدا شب را به سحر رساند و چشمي كه در دل شب از خشيت خدا بگريد.» (كافي/ 2/482)
آري اگر انسان بداند كه اشك، چه در گرانبهايي است و چه قدر انسان را در پرواز به سوي كمال مطلق سبك بال مي كند و در مسير محبت يگانه پروردگار عالميان بر خضوع و خشوع انسان مي افزايد:«آنها (بي اختيار) به زمين مي افتند و گريه مي كنند و (تلاوت اين آيات، همواره) بر خشوعشان مي افزايد» (امراء/109) به يقين بر ديدگان خويش از نگهباني وظيفه شناس بيشتر مواظبت مي كند و مي كوشد كه آب ديدگانش را در رودي كه به درياي رحمت خدا منتهي مي شود سمت و سو دهد.
اشك و گناه؛ آب و آتش
آدمي دشمن قسم خورده اي همچون ابليس لعين دارد كه از هر راهي كه بتواند تلاش مي كند بندگان خدا را از عبوديت و نيل به كمالات الهي باز دارد و به عذاب ابدي گرفتار سازد: «سپس از پيش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان مي روم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهي يافت!»(اعراف/ 17)
اما پروردگاري كه رحمان و رحيم است و رحمت كردن به بندگانش را بر خودش واجب كرده؛ (اعراف/17) علاوه بر اين كه عقل و نفس لوامه به انسان عطا كرده و هزاران پيامبر و رسول و امام و راهبر ديني براي هدايت ارسال داشته تا يكي از درون و ديگري از بيرون بندگانش را به راه راست هدايت كنند، راه هاي بي شماري نيز براي بازگشت و شمول رحمتش در پيش پاي بندگانش نهاده است و شايد به همين دليل باشد كه فرموده: مكر و حيله شيطان ضعيف است؛(نساء/76) و البته بديهي است كه كيد شيطان در برابر درياي رحمت پروردگار ناچيز است كه هنگام گسترش آن در قيامت حتي خود شيطان نيز در رحمت او طمع مي كند. همچنين ورودي هاي شيطان در برابر سد اخلاص مومنان و يا خروجي هايي كه خداوند براي مومنان مقدر كرده است تا آن ها را بيامرزد، ناچيز است.
از جمله اين راه هايي كه غبار از دل گناهكاران مي زدايد و به آن ها حياتي تازه بخشيده و متوجه خالق خويش مي سازد، گريستن از روي آگاهي و پشيماني از كردار ناصواب است: «پس آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند! اين، جزاي كارهايي است كه انجام مي دادند.»(توبه/82) ترديدي نيست كه اگر اين گريستن با اهدافي عالي تر همچون گريه بر سالار شهيدان همراه گردد، به آمرزش الهي نزديك تر خواهد بود.
آري قطره هاي اشك براي عطشان كربلا، دريايي از غضب خدا را فرو مي نشاند و نظر لطف خدا و دست آمرزش او را متوجه ناشايسته هاي اعمال مي كند؛ امام رضا(ع) مي فرمايد: «من بكي علي مصاب جدي الحسين(ع) غفرالله له ذنوبه البته» (بحار/ 45/257) و به فرموده صادق آل محمد(ع) هيچ بنده اي نيست، مگر آن كه روز قيامت گريان است به جز گريه كنندگان بر جدم حسين(ع) كه در اين صورت چشم روشن محشور مي شوند.»
آسمان نيز گريست
قافله هستي در مصيبت لب عطشان كربلا عزادار و گريان است و زهي سعادت كه انسان با اين قافله محبت همراه و همراز شود. به شهادت روايات متعدد از اهل بيت عصمت(ع)، آسمان و زمين و هر جماد و نباتي بر امام حسين(ع) گريسته است. پيش از آن كه به بيان برخي از اين روايات بپردازيم لازم است، امكان گريه آسمان و زمين از ديدگاه قرآن كريم بررسي مي گردد.
قرآن كريم درباره فرعونيان و ظالمان مي فرمايد: «نه آسمان بر آنان گريست و نه زمين و نه به آنها مهلتي داده شد»(دخان/ 29) اين آيه شريفه صرفا كنايه از پستي فرعونيان و ظالمان نيست، بلكه حقيقتي را از عالم تكوين بيان مي كند و آن اين كه گريه آسمان و زمين نيز مفهوم دارد، لكن اگر ظالمان حق گريز بميرند و به خشم خداوند گرفتار آيند، آسمان و زمين به حال آنان نمي گريند.
آيات بسياري شاهد آن است كه هر آنچه در آسمان و زمين است، بنده خدا بوده و شعور و عبادت دارند:«آسمانهاي هفتگانه و زمين و كساني كه در آنها هستند، همه تسبيح او مي گويند و هر موجودي، تسبيح و حمد او مي گويد ولي شما تسبيح آنها را نمي فهميد»، (اسراء/44) «آيا نديدي تمام آنان كه در آسمان ها و زمينند براي خدا تسبيح مي كنند، و همچنين پرندگان به هنگامي كه بر فراز آسمان بال گسترده اند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مي داند»، (نور/41) «تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند، جز بنده وار به سوي خداي رحمان نمي آيد» (مريم/93).
البته بديهي است كه شعور و عبادت هر موجودي متناسب خلقت و شأن و رتبه خويش است و همچنان كه عبادت، نماز و تسبيح در همه آنان يكسان نيست، گريه آنان نيز متفاوت است: «گفت: پروردگار ما همان كسي است كه به هر موجودي، آنچه را لازمه آفرينش او بوده داده سپس هدايت كرده است.»(طه/20)
بنابراين نفي گريه آسمان و زمين بر فرعونيان در آيه شريفه، شاهد آن است كه گريه آسمان و زمين معنا و حقيقت دارد، و روايات متعددي از اهل عصمت(ع) گوياي گريه آسمان و زمين بر امام حسين(ع) و حضرت يحيي(ع) است.
در روايتي آمده است كه يكي از دشمنان خدا و رسولش، با اميرالمؤمنين(ع) مواجه شد و گويا به قصد طعنه، آيه فوق را خواند: «فما بكت عليهم السماء و الأرض و ما كانوا منظرين» در اين هنگام امام حسين(ع) از آن جا مي گذشت، حضرت به امام حسين(ع) اشاره كرد و فرمود: «لكن او كسي است كه آسمان و زمين حتماً بر او خواهند گريست» پس بي درنگ فرمود: «و آسمان و زمين بر هيچ كس نگريسته است، مگر بر يحيي فرزند زكريا و حسين بن علي(ع)» (بحار/14/167)
از امام زمان(عج) نيز نقل شده است كه حضرت در ضمن حديثي طولاني فرمود: «حضرت يحيي(ع) نيز ذبح شد همچنان كه امام حسين(ع) ذبح شد و آسمان و زمين نگريست، مگر براي آن دو» (تفسير نورالثقلين/4/628)
از امام صادق(ع) نيز چندين روايت مشابه وارد شده است كه در يكي از اين روايات حضرت فرمود: «بكت السماء علي الحسين(ع) اربعين يوماً بالدم؛ (همان و نيز بحار/45/215) آسمان بر حسين(ع) چهل روز خون گريست» لكن مقصود از گريه خونين آسمان ممكن است طلوع و غروب همراه با سرخي خاص و خارق العاده باشد كه در شهادت حضرت رخ داده است كما اين كه در حديث ديگري راوي از امام صادق(ع) مي پرسد؛ مقصود از گريه آسمان چيست؟ حضرت فرمود: «با سرخي طلوع مي كرد و با سرخي غروب مي نمود» (تفسير نورالثقلين/ 4/628، بحار/13/104)
به هر روي از گفته هاي اندك و ناگفته هاي بسيار چنين برمي آيد كه قافله هستي، امام حسين و كربلا را مي شناسد، و مفهوم لب عطشاني و خنجر و ني را مي فهمد و مي داند چه كسي، با چه شرايطي و به دست چه كساني و با چه وضعيتي به شهادت رسيد و صد البته اگر كسي مفهوم اين واژه هاي غريب را بداند، خوددار اشك خويش نخواهد بود.
اشك و محبت
قرآن كريم برعصمت، پاكي و طهارت اهل بيت(ع) و به تبع آن بر وجوب تبعيت و اطاعت از آنها و نيز دوست داشتن و محبت ورزي به آنها تاكيد شده است تا آن جا كه مودت و دوستي اهل بيت(ع) را مزد رسالت پيامبر اعظم(ص) دانسته و فرموده است: بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي كنم جز دوست داشتن نزديكانم (اهل بيتم) (شوري/ 23) و ازسوي ديگر ترديدي نيست كه گريه كردن و اشك ريختن در مصيبت كسي به خصوص اگر ادامه دار و دايمي باشد، نشانه دوستي و محبت به او است.
به تعبير ديگر به يقين محب، طاقت ديدن يا شنيدن مصائب محبوبش را ندارد وبا ديدن يا شنيدن آن، دلش شعله ور شده و مي گريد؛ چنان كه در روايات نيز شادي شيعيان و پيروان ائمه(ع) هنگام شادي آنها و محزون شدن شيعيان هنگام حزن آنان ازعلائم شيعيان و دوست داران شمرده شده است: (بحارالانوار/ 10/114) مسمع بن عبدالملك گويد: روزي امام صادق(ع) به من فرمودند: هيچ مي شود كه حسين(ع) را ياد كني و آنچه بر او روا شده را متذكر شوي؟! عرض كردم: بله فرمود: آيا ناله و گريه هم مي كني؟! عرض كردم: آري والله، به ياد مصائبش اشك مي ريزم آنقدر كه اهل و عيالم اثر آن را در من مي بينند و دست از غذا مي كشم حتي اثر آن در سيماي من ديده مي شود.
امام (ع) فرمود: خدا رحمتت كند و اجر گريه هايت را بدهد، بدان كه تو از زمره كساني هستي كه بر ما مي گريند و در شادي ما مسرور و در غم و ماتم ما محزون هستند، بدان كه تو هنگام مرگ و احتضار، حضور پدرانم را در نزد خود مشاهده خواهي كرد و توصيه آنها به فرشته مرگ را نسبت به مدارا با تو خواهي ديد و آن چه بشارت و سروري كه از مشاهده آنان به تو مي رسد نيكوتر خواهدبود و فرشته مرگ بر تو از مادري مهربان، مهربان تر خواهدبود.
تا اينكه حضرت فرمود: هيچ كس از روي مهر و محبت و به خاطر آن مصيبت ها كه بر ما رسيده است، نمي گريد مگر آن كه قبل از آن كه اشك او خارج شود، رحمت خدا شامل حالش مي گردد و هنگامي كه اشكش بر گونه هاي او مي غلطد، اگر قطره اي از آن بر جهنم بچكد، حرارتش را فرو مي نشاند تا آنجا كه گرمي برآن يافت نمي شود. مسمع گويد حضرت فضايل بسياري براي گريه بر امام حسين و اهل بيت(ع) فرمود تا اينكه فرمود: هيچ چشمي برما نمي گريد مگر آنكه ديدن كوثر بر آن ديده نعمت داده مي شود و از كوثر همراه دوستان ما مي نوشد. وسائل/ 14/507)
(مركز فرهنگ و معارف قرآن)
حسين سيف اللهي

 

 




:: موضوعات مرتبط: مقالات , فرهنگی , عقیدتی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: قرآن كريم و گريه و عزاداري براي سيدالشهداء , عزاي جن و انس بر حسين , يا جداه در مصيبت تو صبح و شام ندبه مي كنم , ,
:: بازدید از این مطلب : 1061
|
امتیاز مطلب : 268
|
تعداد امتیازدهندگان : 78
|
مجموع امتیاز : 78
تاریخ انتشار : 18 آذر 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: